دستور العمل های عرفانی آقا سید احمد کربلایی ( ره )
••• بسم الله الرحمن الرحیم •••
زنده باد حضرت دوست و مرده باد هر چه غیر اوست.
اى هدهد صبا به سبا مى فرستمت // بنگر که از کجا به کجا مى فرستمت
در راه عشق مرحله قرب و بعد نیست // مى بینمت عیان و دعا مى فرستمت
هر صبح و شام قافله اى از دعاى خیر // در صحبت شمال و سبا مى فرستمت
اى غایب از نظر که شدى همنشین دل // مى گویمت دعا و ثنا مى فرستمت
فداى حقیقت که شوم که از او خبر ندارى ! دستورالعمل آن است که از خود و خودرایى دست بردارى ، جان من به لب آمد از گفتن این که راه نجات و خلاص در استغراق ذکر الهى و تفکر در معرفت نفس و خودشناسى است و ذکر و فکر ، خود راهنماى تو خواهد شد.
( ( یا من اسمه دواء و ذکره شفاء ) ) : ( اى که نام او دواى دردها و یاد او شفابخش نمى بینى و داروى تو هم نزد خود توست فهم نمى کنى )
تو خود حجاب خودى حافظ از میان برخیز . جناب عالى در همه چیز اهتمام دارید ، مگر در همین یک کلمه ، پس حالا که چنین است :
تو و تسبیح و مصلى و ره زهد و ورع // من و میخانه و ناقوس و ره دیر و کنشت.
بارى جناب حاج میرزا ... سلمه الله ، انشاء الله از آب و گل بیرون آمده است و رشته معرفت نفس به دست آورده و آقا میرزا ... هم ماشاءالله خوب مشغول است بحسب ظاهر ، امید پیش آمد ، بزودى انشاء الله در او هست.
بارى نوشته بودى در تضرع و ابتهال هم چیزى بنویس تا این که نوشتجات ناقص نماند. نمى دانم بر این حرف خنده کنم یا گریه ، ایکاش بر دل مبارکت زده مى شد و نوشته مى شد و الا بر کاغذ خیلى زده اند و نوشته اند.
فدایت این مساله و باقى مسائل راه آخرت آموختنى نیست ، بلکه نوشیدنى است. تضرع و ابتهال نخواهد بود. ( ( فهم والنار کمن راوها و هم فیها معذبون ) ). طرفه این که با این همه بى التفاتى تعجبم که از کجا یک مطلب را خوب فهمیده اى و آن این است که جهالت این حقیر را خوب فهمیده و به رشوه ناقص نماندن نوشتجات ، دل مرا شاد فرموده اى. با وجود این ، باز مى گوئى کشف و شهودى برایم نشده و علمى بحقایق اشیاء نیافته ام. در این خیال بوده باشید !
و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته .
■ التماس دعا - مجید شجاعی - زنجان - نهم فروردین سال نود و شش هجری شمسی .