★★★ باژبود ★★★

★★★ ادب و عرفان و هنر ★★★

★★★ باژبود ★★★

★★★ ادب و عرفان و هنر ★★★

◆◆◆ اللهم صل علی محمد و آل محمد ◆◆◆

سلام علیکم ؛
در روز و روزگارانی که انسان دچار نسیان گشته و آنسان بودن خود را از یاد برده است ، ما کمر همت بسته ایم که فرایادش بیاوریم که از کجا آمده ایم ؟ در کجا هستیم ؟ و به کجا خواهیم رفت ؟
در ادامه این راه سهل و ممتنع از جان و دل ، پذیرای گوهر نقدتان می باشیم .

" دعاگوی وجود شریفتان : مجید شجاعی ؛ مدیر سایت باژبود "

طبقه بندی موضوعی
نویسندگان

۲ مطلب در مهر ۱۳۹۶ ثبت شده است

خورشید خونرنگ عاشورا بالا آمده و به نیمه راه خویش به سوی مغرب نزدیک می‌شد ، اما گردونه جنگ همچنان در گردش بود و دو نیروی آزادی و  استبداد به رزم بی امان خویش ادامه می‌داد. سپاه « عبید » در مرحله ی نخست پیکار ،  با جنگ تن به تن ، ضرباتی کاری خورد و از نظر روانی متزلزل گردید ، و با از دست دادن شماری از دژخیمان و آتش افروزان سبک مغز و خشونت طلب و افراطی خویش لرزه بر اندامش افتاد و از ترس ، نقشه و شیوه ی جنگ را تغییر داد و هجوم سراسری و ناجوانمردانه و نابرابر را آغاز کرد. نیروی مدافع اردوگاه عدالتخواه و اصلاح طلب که از نظر شمار و ظاهر اندک ،  و طبق برخی

آمارها کمتر از یک صدم نیروی مهاجم بود ، با شهامتی وصف ناپذیر و با پایمردی و فداکاری بی نظیر و خیره کننده ای به دفاع قهرمانانه پرداخت و کار را بر یزیدیان دشوار ساخت و انبوهی از آن تیره بختان تجاوزکار را به خاک هلاک افکند ، اما خود نیز در این مقاومت بی نظیر تاریخ بشر، نیمی از یاران دلیر خود را به بارگاه خدا هدیه کرد. زمین نینوا از خون یاران اصلاح طلب و آزادیخواه حسین علیه السلام گلرنگ گردید ، شمار پیکرهای به خون خفته آنان به ده‌ها تن رسید و خون و رنگ و بوی خون سراسر دشت و دمن را فرا گرفت و همه جا را گلرنگ و گلگون ساخت.  یکی از گزارشگران بنام در این مورد آورده است که :  هنگامی که « عمر بن سعد » هجوم سراسری به اردوگاه نور را آغاز کرد و پی گرفت ،  پیشوای بزرگ آزادی نگاهی به پیکرهای به خون خفته یاران انداخت و آن گاه محاسن سپید و مبارک را به دست گرفت و فرمود : « اشتد غضب الله علی الیهود اذ جعلوا له ولدا، و اشتد غضبه علی النصاری اذ جعلوه ثالث ثلاثة، و اشتد غضبه علی المجوس اذ عبدوا الشمس و القمر، و اشتد غضبه علی قوم اتفقت کلمتهم علی قتل ابن بنت نبیهم، أما و الله لا أجیبهم الی شی ء مما یریدون حتی ألقی الله و انا مخضب بدمی ، مغلوب علی حقی ، أما من مغیث یغیثنا ؟ أما من ذاب یذب عن حرم رسول الله.  » . خشم خدا بر یهود آن گاه شدت یافت که آنان بر خدای یکتا فرزند تراشیدند و بر این پندار موهوم خویش پای فشردند .  و خشم خدا بر مسیحیان آن گاه سخت گردید که 

به جای توحیدگرایی و یکتاپرستی به سه گانه پرستی گرایش یافتند. و خشم خدا بر مجوسیان آن گاه شدت گرفت که آنان به جای خدا، خورشید و ماه را پرستیدند. و خشم خدا بر این قوم تاریک اندیش و خشونت طلب آن گاه سخت شد که با ادعای دروغین اسلام خواهی و در ستار مسلمانی بر ریختن خون پسر دخت سرفراز پیامبرشان همدست و همداستان شدند. و آن گاه هدف شوم آتش افروزان و اراده ی شکست ناپذیر و استوار و پولادین خود و یاران توحیدگرا و پروا پیشه اش را بر پایمردی و فداکاری و ایستادگی و شهامت تا دیدار خدا و به خفت کشیدن استبداد و ارتجاع را بار دیگر یادآور شد و فرمود : بهوش باشید ! به خدای سوگند من به ذره ای از خواسته‌های ظالمانه و زورگویانه ی آنان جواب مثبت نخواهم داد و در برابر ستم و دجالگری خواهم ایستاد تا در حالی که در دفاع از حقوق خویش به خون نشسته و به خون رنگین شده باشم به دیدار خدایم نایل آیم. هان ! آیا فریادرسی نیست که به فریاد ما ، حق طلبان و ستم ستیزان ، برسد ؟ آیا کسی نیست که از حقوق و امنیت و آزادی و حریم پیامبر و خاندانش دفاع کند ؟!

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۴ مهر ۹۶ ، ۲۰:۴۰
مجید شجاعی