★★★ باژبود ★★★

★★★ ادب و عرفان و هنر ★★★

★★★ باژبود ★★★

★★★ ادب و عرفان و هنر ★★★

◆◆◆ اللهم صل علی محمد و آل محمد ◆◆◆

سلام علیکم ؛
در روز و روزگارانی که انسان دچار نسیان گشته و آنسان بودن خود را از یاد برده است ، ما کمر همت بسته ایم که فرایادش بیاوریم که از کجا آمده ایم ؟ در کجا هستیم ؟ و به کجا خواهیم رفت ؟
در ادامه این راه سهل و ممتنع از جان و دل ، پذیرای گوهر نقدتان می باشیم .

" دعاگوی وجود شریفتان : مجید شجاعی ؛ مدیر سایت باژبود "

طبقه بندی موضوعی
نویسندگان

◆◆◆ بسم الله الرحمن الرحیم ◆◆◆


بدان که تو هستى و نمى میرى. بدنست که مى میرد ، تو هستى و زنده. حساب کار خودت را بکن که چه تهیه دیده اى براى زندگى آخرت. ببین براى این دو روزه ، که مى دانى ثباتى در آن نیست ، چه کوششها و تقلاها مى کنى. براى آن جا که به حکم فطرت هستى و زندگى ابدى است ، چه کوشش کرده و چه تهیه دیده اى ؟ در آن جا زندگى انفرادى است ، احتیاجات را خودت منفردا باید رفع کنى ؛ باب استقراض و استعداد مسدود است. این جا آمده اى که تهیه براى آن جا ببینى.

معصوم مى فرماید : ( ( ما کانت الدنیا مرتین ) ).

باید به اراده کارت درست شود به صرف اراده اداره شود ، زندگى آخرت.

آن جا ، نتیجه تحصیلات عقلى و نفسى و حسى است ؛ یعنى ، باید عقلت منور باشد به معارف حقه و عقاید صحیحه و صالحه. مقیاس مقاصد مهمه عالم برزخ و ماوراء این عالم ، همانا شخص شخیص وجود مقدس پیغمبر اکرم (ص) و ائمه هدى (ع) هستند.

عقاید وقتى صحیح و اخلاق در صورتى نیکو و اعمال هنگامى درست است که مطابق عقاید و اخلاق و اعمال محمد (ص) باشد ؛ میزان صحتش این است. تشکیل عالم برزخ بر این منوال است که آنچه این جا عمل کرده اى ، آن جا یابى ، چنانچه قرآن مجید مى فرماید : ( ( و کل انسان الزمناه طائره فى عنقه و نخرج له یوم القیمة کتابا یلقیه منشورا. ) )

این مرحله به حکم ( ( ملک دوران ) ) است که سلطان حس است و آنچه از حس سرزده محکوم به حکم اوست ، لیکن صورت برزخى آن. در این جا نظر به نامحرم کرده ، فاصله میان باصره و صورت حسى در این جانور است و در آن جا نار است.

در این جا میل به وصال و نزدیکى بود ، در آن جا به طورى کریه المنظر است که مى گویى :

( (یا لیت بینى و بینک بعد المشرقین) ).

در این جا مرغ بریان کرده حرام خوردى و تمام حواست از آن ملتذذ بود و در آن جا مرغ بریان کرده آتشین است و تمام حواست معذب. لذا کشف خاتم انبیاء براى نجات بشر که مى فرماید :

( ( الذین یا کلون اموال الیتامى ظلما انما یکون فى بطونهم نارا ) ).

مثال است ولى صورت کلیه دارد. در این جا رنج و تعب است. براى پرستش حق: در هواى سرد وضو گرفتن است و در هواى گرم روزه گرفتن و صرف نظر از مال ، و در برزخ صورت خشنودى حق را ملاحظه کردن و متنعم به نعم الهى بودن است.

خلاصه ، تامین حیات آخرت به علم و ادب است ، چه عملى و چه قلبى و چه حسى. فلاح و رستگارى تابع ایمان و عمل است : ( ( یا ایها الذین آمنوا ) ) یعنى در مرتبه پرستش نبینید الا معبود را. حریت آن جا ، نتیجه بندگى در این جاست. که نه خود را بیند و نه عبادت خود را.

لذا مى فرماید : ( ( عبدتک ) ) عبادت مى کنم ترا. این یکى از مراتب نازله ولایت و جلوه معبود و تجلیبات ربوبى و کبریاى حق است و حرارت فطرت عشق است که موجب پرستش و فناء در معبود و عدم ادراک عبادت مى شود.

یکى از سلاطین عالم برزخ ( ( ملک فتان ) ) است. کثیرالفتن و کثیرالامتحان که ممتحن اعمال قلبى است و سنگینى و سبکى انسان را مى رساند. مى بیند این که در دنیا بوده ، آیا داراى ملکه صبر بوده است یا نه ؟ آیا داراى ملکه حیاء و عفت و ملکه عدالت بوده یا خیر ؟ اگر داراست سنگین و خیلى عظیم الشاءن است. و اگر واجد نباشد سبک و بى وزن است.

یکى دیگر از سلاطین عالم برزخ ، که عظیم ترین سلاطین است ، ( ( سلطان عقل ) ) است که بشیر و مبشر است ، به اعتبار مواجه شدنش با مؤمن که داراى عقاید حقه صحیحه و واجد معارف الهیه است. نکیر و منکر است ، به اعتبار مواجه شدنش با منافق و کافر که داراى عقاید باطله فاسده است.

خلاصه ، از جمله مقامات عالم برزخ ، که باطن ایمن عالم است ، ملک مبشر و بشیر است که سلطان عقل است. پس سلاطین عالم برزخ تشکیل شده از سلطان حسن ، سلطان نفس ، سلطان عقل ، اینها مأمور محصلات حس ، نفس و عقل اند.

خداوند عالم ، انسان را مدرک حقایق گردانیده که مبدء عالم را بفهمد و مرجعش را بداند که کیست ؟ و موجد این موجودات کیست ؟ عقل را به انسان عطا فرموده که کشف این حقایق کند و به عالم السماء و صفات ، بر احدیت و مقام غیب الغیوى مطلع شود. اینها معقولات انسان است ؛ لذا در عالم برزخ یک سلطنت عظمى براى امتحان عقول است که در مدرسه دنیا بیست سال ، چهل سال ، هفتاد سال یا بیشتر مانده ، چه تحصیل کرده ؟ و در این مدت چه بوده ؟ و چه شده ؟ و چقدر معارف آموخته است.

 دنیا مدرسه است و انبیاء و علماء مدرسین و کتب سماوى کتب تدریسى که بالاترین آنها قرآن کریم است. مى پرسند با این کیفیات چه کردى ؟ نسبت به مؤمنین ( ( بشیر ) ) و نسبت به منافقین ( ( ترساننده ) ) و نذیر است. عالمى است وحشت انگیز وحشت آور؛ لذا دارد: وقتى علیا مخدره، فاطمه بنت اسد را در قبر مى گذارند ، ( از شدت وحشت است یا خجالت مى کشد ) در پاسخ مقام ولایت لکنتى در لسان مبارکشان پیش مى آید ؛ ( نه این که نعوذ بالله معتقد نبوده ، معاذ الله ) لذا حضرت رسول (ص) تلقین مى فرماید :

(( هذا القائم على شیفر قبرک ، لا جعفر و لا عقیل )).

یعنى على است واجد ولایت مطلقه.

تلقین به معناى تعلیم نیست زیرا جاى یاد گرفتن نیست ؛ بلکه یادآورى و تذکر است : مى فرماید : ( ابنک، ابنک ) پسر تو ، پسر تو.

برزخ ، عالم ماندن نیست ؛ بلکه عالمى است براى تصفیه اعمال و اخلاق و عقاید تا رجوع به عالم قیامت کند و توحید ذاتى و صفاتى و افعالى را تکمیل کرده ، تحصیل لباس تقوا نموده و از مسارعت به سوى حق ، واجد مقامى شود که دیگران حسرت برند ؛ زیرا ستایش و پرستش عابد و زنش به معارف اوست.

پس معلوم شد که مایحتاج مادر عالم برزخ ، افعال و اعمال صالحه و حسنه و عقاید صحیح است و در آن جا درست و نادرست آنها نمایش داده مى شود ، لکن مسأله عبودیت و ثناء و قرب حق معارفى که در عبادت است ، وجه ملکوتیش در عالم قیامت کبرى ظاهر خواهد شد.

یکى از علماء ، مجلسى ، رحمة الله علیه ، را در عالم رویا مشاهده نمود : در مراتب عالیه و دستگاه مرتب و منظمى. از وى پرسید بر شما چه گذشت ؟

مجلسى ، علیه الرحمه ، مى فرماید : سوال کردند چه هدیه و تحفه اى براى ما آورده ای ؟

عرض کردم : بحارالانوار ، جوابى براى آن داده نشد.

آنان گفتند : پیش ما چیزى دارى و آن سیبى است که به آن بچه یهودى دادى براى رضاى ما.

آن کس که خواب دیده بود ، گمان کرد که (( بحار )) را رد کردند لکن اشتباه نموده بود ؛ زیرا ( (بحارالانوار) ) مسکوت عنه واقع شد ؛ یعنى ، ( (بحارالانوار) ) چون علم است محل ظهورش در برزخ نیست و همان سیب ، صورت ملکى اش که التذاذ طفل بوده ، در برزخ ظهور کرده است بنابراین به حکم تن است هر چیزى اگر نظر التفات به عالم انبیاء کنى که غرض و مقصود این یکصد و بیست و چهار هزار پیغمبر چه بوده خواهى یافت که همه داعى الى الله بوده اند تا مردمانرا عابد و عارف به حق کنند و جز این ، مقصد دیگر نداشتند. به قسمى که احدى از این مطلب خارج نبوده ، لکن معلوم است دماغهاى آنان فرق مى کند در بسط معارف : یکى مأمور شخصى است نسبت خودش و یکى دیگر مأمور به بسط معارف است در خانواده اش و دیگرى عالى تر و مأمور به محله اش مى باشد در این مقصد و یکى به مملکتى تا مى رسد به آن که دماغش منورتر و فکرش بازتر و مى تواند عالمى را اداره کند. روحش به حدى نورانى و بسیط است که مى تواند عالم را منور کند و همه اهل عالم مأمور به اطاعت او شوند ، حتى مثل امیر مؤمنان که مى فرماید : ( ( انا عبد من عبید محمد (ص) ) ) تا مى رسد به معلم کل و استاد انبیاء و المرسلین ، وجود مقدس ختمى مرتبت (ص) ، لکن نحوه اداره این بزرگ مرد که مدیر کل است در دار عسکرى (ع). همه اینان در این عالم ، بسط معارف و حقایق فرمودند. این وظیفه ، بعد از امام حسن عسکرى (ع) با فرزند اوست. حقایق و اسرار ، به وسیله او در زمان او آشکار مى شود ، چنانکه امیرالمؤمنین (ع) به کمیل فرمود :

( (ما من علم الا و انا افتحه و ما من سر الا و القائم یختمه ) ).

هر مدعى که ادعاى این مقام کند ، حاصلش براى او رسوائى خواهد بود ، چنانکه ادعا کردند و رسوا شدند و جهالت خود را آشکار کردند.


■ از حضرت دوست توفیق تمامی عزیزان بازدید کننده ی سایت " باژبود " را تمنا داریم.

*** مجید شجاعی - بهار سنه ی 1396 هجری شمسی - ولایت زنجان ***

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۶/۰۱/۱۲
مجید شجاعی

نظرات  (۳)

۱۵ بهمن ۹۶ ، ۰۹:۲۱ نوید جاسمی
سلام بر حاج آقای شجاعی عزیز خیلی خوب بود مطالعه کردیم بازم از این مطالب برامن بزارید ممنون
پاسخ:
سلام بر شما نوید جان

از ابراز لطف و محبتتان کمال سپاس را دارم ، از اینکه عزیزانی چون شما این وب را دنبال می کنند بر خود می بالم . سعی وافر شده و می شود که نظر همه ی مخاطبان اعمال گردد ان شاء الله تعالی .
پاینده چون کوه دماوند باشید . استوار و بشکوه . التماس دعا .
سلام بسیار عالی خیلی قشنگ بود من از طرف دار های پروپا قرس شما هستم 
پاسخ:
سلام جانم
بسیار ممنون از ابراز لطف شما ، همه ی ما ان شاء الله از طرف داران پر و پا قرص حضرت حق ( عز اسمه ) هستیم .
پاینده باشید .
۱۰ بهمن ۹۶ ، ۰۰:۲۸ وحید جاسمی
سلام حاج اقا خیلی دوستت دارم مطلب قشنگی بود
پاسخ:
سلام علیکم و رحمة الله

خواهش می کنم ، ان شاء الله تعالی سفرتون بی خطر ، از طرف ما هم نایب الزیاره باشید . سلام ما را به هشتمین خورشید منظومه ی محمدی ( ص ) یعنی امام رضا علیه السلام برسانید .

عزکم مستدام .

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی